جام جهانی برای چه کسانی؟

مبارزه‌ی طبقاتی در برزیل 2014

معترضان برزیلی روی پلاکاردها نوشته‌اند: «ما به جام جهانی نیاز نداریم» و «ما برای بیمارستان و آموزش به پول نیاز داریم»

وقتی اسم برزیل را می‌شنویم اولین چیزی که به خاطرمان می‌آید فوتبال است. رونالدو، رونالدینیو و پله، لباس زرد و آبی و بهترین تیم فوتبال جهان. شنیده‌ایم که در برزیل فوتبال در خون همه ریشه دارد. همه جای کشور فوتبال بازی می‌کنند. هر کودک یک «پله» یا «رونالدو» است. پس حتماً جام‌جهانی که برزیل در سال 2014 میزبان آن بود برای مردم این کشور رخدادی فرخنده و مبارک بود. اما داستان این‌گونه نبود. جشن بزرگ جام‌جهانی برای کارگران به معنی بلیت گران‌تر اتوبوس و مترو و به معنی هزینه‌های فزاینده‌ی بهداشت و درمان است. فوتبال حرفه‌ای امروز چیزی جدا از زندگی و فرهنگ کارگری برزیل شده است. چیزی بر ضد آن.

از چند ماه قبل از شروع جام‌جهانی تظاهراتی در شهرهای مختلف برزیل بر ضد برگزاری جام‌جهانی برگزار شد. کارگران و اتحادیه‌های کارگری دست به اعتصاب‌های گسترده زدند. اکثر این اعتصابات و تظاهرات در مراکز ایالات بود که میزبان بازی‌های جام‌جهانی بودند. اعتراض عمده‌ی مردم هزینه‌های زیادی بود که برای میزبانی جام‌جهانی باید از جیب مردم و از طریق مالیات‌های دولتی پرداخت می‌شد. این هزینه‌ها در ازای کاهش هزینه‌های دولت در بخش رفاه عمومی مثل بهداشت، درمان، حمل‌ونقل و دیگر خدمات عمومی صورت می‌گرفت. جابه‌جایی اجباری و تخلیه خانه‌های کارگران که در پروژه‌های توسعه‌ای جام‌جهانی قرار داشتند یکی از دلایل برافروختن خشم کارگران شد. در سیاست برزیل مبارزه‌ برای داشتن مسکن مناسب سال‌ها جریان داشت. در تمام این سال‌ها دولت به‌جای فراهم کردن مسکن مناسب برای کارگران، محله‌های کارگری را بیشتر تحت هجوم مأموران امنیتی و پلیس قرار می‌داد. در ادامه هم به‌جای تصویب بودجه‌ی مناسب برای مسکن، میلیاردها رئال(واحد پول برزیل) صرف پروژه‌های جام‌جهانی کرد. روماریو، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال برزیل و نماینده مجلس، این جام‌جهانی را «بزرگ‌ترین دزدی تاریخ» دانست.

طبق آمار رسمی، درمجموع 8 کارگر در حین ساخت استادیوم‌های بازی‌های جام‌جهانی کشته شدند. 3 کارگر در آذرماه در اثر سقوط جرثقیل در سائوپائولو کشته شدند. برای کارگران مرگ هم‌طبقه‌ای‌هایشان آن‌هم در یک پروژه‌ی جام جهانی بی‌معنی بود. کارگران در طول ساخت استادیوم‌ها در اکثر شهرهای میزبان جام‌جهانی اعتصاب کردند. درخواست دستمزد برابر و رعایت اصول ایمنی از علت‌های اعتصابات کارگران بود. در یکی از ورزشگاه‌ها در شهر مانائوس، پس از مرگ یکی از کارگران، 1800 نفر دست از کار کشیدند و ساخت استادیوم متوقف شد.

اولین تظاهرات در بهمن‌ماه قبل از جام‌جهانی(خرداد) در سائوپائولو رخ‌داد. تظاهرات بعدی در برازیلیا پایتخت برزیل در اردیبهشت و یک ماه قبل از شروع بازی‌ها ترافیک شهری را قفل کرد. ماه خرداد و تمام طول بازی‌های جام‌جهانی مردم معترض در نقاط مختلف شهرهای برزیل تجمع کردند و با خشونت پلیس مواجه شدند. اتحادیه‌های کارگری مقابل هتل تیم برزیل تجمع کردند. عده‌ای دیگر از مردم ترافیک منتهی به استادیوم‌ها را مختل می‌کردند. تظاهرات کنندگان می‌گفتند “ما مدرسه، بیمارستان، اتوبوس و مترو در حد استانداردهای فیفا می‌خواهیم”. این تظاهرات با اعتصاب کارگران، رانندگان و کارگران اتوبوس‌رانی و حمل و نقل و معلم‌ها در شهرهای مختلف همراه بود.

به گفته‌ی مارکوپولو دل نرو، رئیس آینده‌ی فدراسیون فوتبال برزیل:”این اعتراضات مربوط به 500 تا 1000 نفر است. سائوپائولو 14 میلیون سکنه دارد. این‌ها در مقابل این 14 میلیون، خیلی اندک‌اند. شاهد این قضیه آن است که همه بلیت‌های جام جهانی و بازی‌های تیم برزیل فروخته شد. اعتراضات توسط یک اقلیت انجام می‌شود.”

به‌هرحال سائوپائولو، پایتخت اقتصادی برزیل در هفته‌ی منتهی به آغاز جام جهانی با اعتصاب‌های کارگران بخش‌های مختلف چند روز فلج شد. اعتصاب کارگران حمل‌ونقل شهر سالوادور ایالت باهیا، ترافیک این شهر را کامل مختل کرد.

دولت می‌گفت که جام‌جهانی برگزار می‌شود. «این جام جهانی برای مردم برزیل است». یکی از شعارهای معروف تظاهرات «جام‌جهانی برای چه کسی؟» در پاسخ به این تبلیغات دولت بود. کارگران با کمک سازمان‌دهی خود نشان دادند که جام جهانی برای سرمایه‌،کمپانی‌های ساخت‌وساز بزرگ، ثروتمندان و طبقه‌ی سرمایه‌دار است. جام جهانی برای فیفاست، بنگاهی که محل معامله‌ی سرمایه‌داران است. بنیادی که بر فوتبال فرمانروایی می‌کند و مانند هر نهادی در جهان سرمایه‌داری فاسد و رسوا است. کارگران توانایی و استطاعت مالی خرید بلیت درجه سوم این مسابقات را هم نداشتند. کارگران برزیل، این قطب فوتبال جهان، توانایی تماشای مسابقات را نداشتند. مسابقاتی که در استادیوم‌هایی برگزار می‌شد که خودشان به دست خود ساخته بودند.

کارگران برزیل از کودکی در شن‌های ساحل، در زمین‌های حاشیه شهرهای بزرگ، در شهرهای دور از دریا و همه‌جا با فوتبال زندگی می‌کردند. فوتبال ورزشی کارگری بود. اما امروز برای این جام‌جهانی فوتبال حدود 250 هزار نفر به‌زور از خانه خود بیرون انداخته شدند.

«دولت قصد مذاکره نداشت. یک گردهمایی تشکیل داد و اعلام کرد 5 روز وقت داریم تا تخلیه کنیم». ده‌ها هزار نفر از اهالی حاشیه‌ی شهرها و یا هرجایی که سرمایه‌داران بزرگ تشخیص می‌دادند، خانه‌های خود را تخلیه کردند. خیلی‌ها جایی نداشتند بروند. مبلغی که دولت برای جبران خسارت پرداخت کرد، در اکثر موارد به نیمی از ارزش اصلی خانه هم نمی‌رسید.

مردم هنوز در شمال شرق برزیل خاطرات برده‌داری و نژادپرستی را در فرهنگ خود به یاد دارند. مناطقی که اکثراً سیاه‌پوست هستند. امروز کسی برده نیست، اما کارگران سیاه‌پوست چیزی جز نیروی کارشان برای فروش به سرمایه‌داران بزرگ ندارند. و این اسارت برایشان یادآور اسارت قبلی است. خشونت در خیابان‌ها و محله‌ها بیداد می‌کند. در ایالت باهیا از هر 10 نوجوان(بین 12 تا 23 سال) که در ایالت باهیا کشته‌ می‌شوند، 9 نفر سیاه‌پوست هستند. در سیاست برزیل، تشکل‌های کارگری و نیروهای سیاسی طبقه‌ی کارگر تنها نیروهایی هستند که خواستار پایان خشونت در برزیل هستند. همچنین تنها نیرویی است که توانایی پایان دادن به خشونت را دارد.

یکی از اهالی شهر سالوادور، مرکز ایالت باهیا می‌گوید: «هیچ‌کسی که من می‌شناسم حتی یک بلیت مسابقات جام‌جهانی را نخریده است. از شهر تا استادیوم چند دقیقه تا استادیوم بیشتر راه نیست. این محله(که ساکنش هستم) چه تغییری کرده به خاطر جام‌جهانی؟ تنها تغییری که کرده این است که حمله‌ی پلیس به محله‌ها چند برابر شده و جوانان و نوجوانان بیشتری دستگیر می‌شوند. هزاران نفر هم خانه‌های خود را تخلیه کرده‌اند.»

باورکردنی نیست، اما پلیس برزیل با همکاری گروه‌های مافیایی و مسلح، اقدام به پاک‌سازی محله‌ها از کودکان و نوجوانان می‌کند. طبق گفته‌ی یک روزنامه‌نگار دانمارکی که مدتی در شمال شرق برزیل به تحقیق در این مورد پرداخت :«دولت و سرمایه‌داران برزیل دوست ندارند چشم مسافران و توریست‌ها به کودکان و نوجوانان سیاه‌پوست و زحمتکشان محله‌های حاشیه‌ی ‌شهر‌ها بیفتد». پیش از جام جهانی، در طی حمله‌های شبانه و روزانه، پلیس در دل ساکنین محله‌هایی که در برابر تخلیه مقاومت کرده‌ بودند ترس و وحشت می‌افکند.

پلیس با افتخار تصاویر وحشتناک قتل کودکان و نوجوانان را در صفحه‌ی فیس‌بوک خود ‌می‌گذاشت. پلیس پس از پخش یکی از این تصاویر اعلام کرد: «ما به محله‌های حاشیه‌ی شهر نمی‌رویم تا بمیریم، ما می‌رویم تا بکشیم!». گزارش‌هایی منتشرشده از ربایش و قتل کودکان و نوجوانانی که شب‌ها در خیابان و یا ساحل می‌خوابیدند. جام جهانی برای چه کسی؟

کودکان برزیلی هنوز در ساحل فوتبال بازی می‌کنند. هنوز از سنین پایین کار می‌کنند و مورد خشونت واقع می‌شوند. در ترانه‌ی قدیمی برزیلی به نام «کاپیتان ساحل» یا «کاپیتان شن‌ها» که نوجوانی 12 ساله آن را می‌خواند می‌شنویم:

پسرکی (رهاشده) توی باهیا کاپیتان شن‌هاست

نان روزانه‌ات را به دست بیار، بار را حمل کن

از این بندر تا اون بندر

تا که آخر روز، پولی داشته باشی

شب که میشه خسته و کوفته

طفلکی خوابش می بره

روی شن‌های ساحل هیچ اتفاق بدی براش نمیفته

(چراکه) مامان پری دریایی مراقبت می‌کنه ازش

مامان پری مراقبشه

مطالب مرتبط

ماجرای فوتبال در ایران از کجا شروع شد؟
«شما روزا به عشق و حالید ولی ما سر کاریم... ما با هم فرق داریم.»
«من در مورد جام‌جهانی هیجان‌زده نیستم؛ فکرنمی‌کنم حتی بتوانم داخل استادیوم بروم» (کارگر فضای سبز استادیوم البیت قطر)