دربارۀ مشاغل سخت و زیانآور بیشتر بدانیم
احتمالاً تویی که خوانندهی این متن هستی، یا خودت درگیر مسئلهی سختی کاری یا آشنایان و دوستانی داری که تنهایشان زیر بار کارهای سخت در حال متلاشی شدن است.
احتمالاً تویی که خوانندهی این متن هستی، یا خودت درگیر مسئلهی سختی کاری یا آشنایان و دوستانی داری که تنهایشان زیر بار کارهای سخت در حال متلاشی شدن است. شاید تو همان پسر جوان معدنکاری باشی که از شدت آلودگیهای محیط کار، همچون مردی مسن سرفههای خلطدار میکنی. یا شاید دختری باشی که پای دستگاه تزریق پلاستیک مذاب مشغول کاری و هر روز با سردردی سخت به خانه برمیگردی. شاید فرزند پدری بودهای که سالها بر روی دکلهای برق کار میکرد و در تمام آن سالها شاهد اضطراب مادرت برای سالم برگشتن پدر به خانه بودهای. ممکن است اپراتور دستگاه پرس 700 تُنی باشی که صدای غرش دستگاه حتی در خوابت هم در سرت میپیچد. شاید هم پرستاری هستی که از ایستادن زیاد مجبور به تحمل درد واریسهای پایت هستی. میتوانی کارگری باشی که مدام پشت میز مینشینی و از درد مفاصلت رنج میبری. شاید هم هیچ کدام از اینها نیستی ولی تمام این رنجها را با چشمانی باز میبینی.
اگر به شکل کلی بنگریم اکثر کارگران تحت چنان فشارکاری از سمت کارفرماهایشان هستند که تن و جانشان هر روز فرسودهتر از پیش میشود. در واقع میتوان گفت بیماری ناشی از کار در اکثر(شاید هم بتوان گفت تمامِ) کارگران به وجود میآید. عموماً هم لازم نیست که کارگر سالها در کاری مشغول باشد تا اثرات آن را در سلامت خود ببیند، اغلب در همان ماههای اول کاری، دردها و علائم پدیدار میشوند. کمتر کارگری را میشناسیم که از دیسک کمر، آرتروز، زانو درد، بیماریهای عصبی، واریس، آسم و … رنج نبرد. اما در میان تمام این کارها، مشاغلی هستند که سختی ویژه و محسوسشان غیرقابل انکار است، تا حدی که در قوانین رسمی نیز به رسمیت شمرده شدهاند. بیایید سراغ قانون برویم و به تعریف آن از کارهای سخت و زیانآور بپردازیم تا ببینیم آیا میتوانیم از این قانون برای بهبود وضعیتمان کمک بگیریم؟
طبق قانون، مشاغل سخت و زیان آور به کارهایی گفته میشود که در آنها عوامل شیمیایی، فیزیکی، بیولوژیکی و مکانیکی محیط کار استاندارد نیست و کارگر در اثر اشتغال تحت تنشهای جسمی و روحی که منجر به بروز بیماریهای شغلی و عوارض ناشی از آن میشود، قرار میگیرد[1]. برای تدقیق این قانون چندین دسته از مشاغل توسط شورای عالی کار، شورای عالی حفاظت فنی و بهداشت کار به عنوان مشاغل سخت و زیانآور معرفی میشوند. این گروههای شغلی عبارت اند از:
- کار در معدن: اعم از تحت الارضی یا سطح الارضی که منجر میشود کارگر در راهروهای سرپوشیده و تونلها به استخراج بپردازد.
- کار استخراج: هر گونه مباشرت یا نظارتی که ایجاب میکند کارگر در میلهها، راهروها و تونلهای معدن مشغول فعالیت باشد اعم از جدا کردن یا منفجر کردن مواد از سطح کار، حمل موادی که بر اثر انفجار ایجاد شده، ادارهی تاسیسات آب و برق در داخل معدن
- کار در مخازن سربسته، حفر قناتها، چاهها و فاضلابها
- کار مستمر در مجاورت کورههای ذوب به گونهای که کارگر در معرض بخارات زیانآور و حرارت باشد، همچنین تخلیه و حمل مواد مذاب از این کورهها
- کارگران مشغول به کار در کارگاه های سالامبورسازی، دباغی و روده پاک کنی و کارگرانی که به طور مستمر در گندابروها، جمع آوری و حمل و دفن زباله شهری مشغولند.
- کارگران مشغول به کار در واحدهای دامداری و طیور که به طور مستمر در جمعآوری و انتقال و انبار کردن کود کار میکنند.
- اشخاصی که به طور مداوم و مستمر در ارتفاع بیش از 5 متر و در فضاهای باز بر روی داربست، اتاقکهای متحرک و دکلها کار میکنند.
- افرادی که بر روی خطوط و پستهای انتقال برق با فشار شصت و سه کیلو ولت و بالاتر از آن در حال فعالیت هستند.
- مشاغل پخت آسفالت دستی، قیرپاشی، شنپاشی و مالچپاشی
- افرادی که در مخازن مشغول جوشکاری هستند.
- کار با مواد رادیواکتیو و قرار گرفتن در معرض پرتوهای یونساز و مشاغلی که بدلیل در معرض اشعه قرار گرفتن، زمینه ابتلا به بیماری در آن ها وجود دارد.
- کار در مکانهای با فشار زیاد مانند کار غواصی
- آتشنشانی
- کار سم پاشی مزارع، باغات و همچنین ضدعفونی کردن طویلهها، مرغداریها
- کارهایی که منجر به کری کارگر و ایجاد بیماریهای گوش میشود.
- کار در مشاغلی که حشرهکش و سم تولید میکنند.
- خبرنگاری
- کار با وسایلی که دارای ارتعاش هستند و برای سلامتی کارگران مشکلاتی را ایجاد میکند.
- شاغلین در ندامتگاهها و زندانها
- افرادی که در مراکز روان درمانی مشغول به فعالیت هستند و با بیماران روانی در ارتباطند.
- رانندگان مسافربری درون شهری و برون شهری، حمل و نقل بار، رانندگان وزارت راه و شهرسازی در جادهها
- کارشناس علوم آزمایشگاهی، فوریتهای پزشکی، مامایی و هوشبری و زیرمجموعهی آنها[2]
کسانی که شامل این بند قانونی شوند از مزایایی برخوردار میشوند. هر چند این مزایا به هیچ وجه برای جلوگیری از اثرات سوء این مشاغل کافی نیست اما از شدت آنها میکاهد. لازم به ذکر است که این بندها تمام مشاغل سخت و زیان آور را دربرنمیگیرند. مشاغل زیادی وجود دارند که درون این 22 بند جای نمیگیرند ولی سخت و زیان آور بودن آن به هیچ وجه بر کارگرانی که مشغول انجام دادن آن هستند پوشیده نیست. این نقصان بسیار تأسفبرانگیز است اما بدتر از آن این است که با این حال هم عموم سرمایهداران از عمل به همین قانون ناکافی نیز تن میزنند. اما چرا؟ برای روشن شدن این چرایی بگذارید مزایایی که گفتیم را بررسی کنیم:
- پرداخت مقدار 4 درصد بیمهی بیشتر برای این مشاغل از طرف کارفرما به صندوقهای بیمه[3]
همان طور که میدانید حق بیمه برای مشاغل عادی در واقع 30 درصد از دستمزد بیمه شده است؛ یعنی 30 درصد دریافتی کارگر. 20 درصد این مقدار را کارفرما و 7 درصد را کارگر و 3 درصد را دولت پرداخت میکند. [4]
فکر میکنم بهکارگیری چهار عمل اصلی ریاضی یکی از ابزارهایی است که ما کارگران را در راستای تلاش برای بهبود وضعیت معیشتمان یاری میکند. حساب و کتاب این بندهای قانونی که از آن سخن میرانیم لازم و ضروری است. بیایید باهم تمرین کنیم. فرض ما در اینجا این است که کارگر مجرد بوده، صاحب فرزند نیست، روزانه 12ساعت و در دو نوبت کاری صبح و شب و 6 روز در هفته کار میکند. بنابراین دریافتیهای این کارگر عبارتاند از:
دریافتی ماهانه کارگر= حق نوبتکاری + اضافهکاری + بن کارگری + حق مسکن + حقوق پایه
میدانیم در سال 6 ماه 31 روزه، 5 ماه 30 روزه، و یک ماه 29 روزه را داریم. بنابراین حقوق پایه در هر کدام از این ماهها متفاوت است. ما برای نمونه حق بیمهی ماه های 31 روزه را محاسبه میکنیم[5]، محاسبهی ماههای دیگر به عهدهی خودتان.[6]
حقوق پایه= (تعداد روزهای ماه ✕ حداقل دستمزد روزانه)= 31 ✕ 139325= 4319075
حق مسکن= 650000
بن کارگری= 850000
اضافهکاری=(میزان ساعات اضافه کار✕ [7] دستمزد ساعتی اضافه کار)= 112 ✕ 26610= 2980320
حق نوبتکاری برای دو شیفت صبح و شب[8] = ( 22.5 % ✕حقوق پایه) = 225/0 ✕ 4319075 = 971792
همه را با هم جمع میکنیم:
دریافتی ماهانه کارگر= 971792 + 2980320+ 850000 + 650000 + 4319075
پس
دریافتی ماهانه کارگر= 9771187 تومان
همان طور که پیشتر اشاره کردیم در مشاغل عادی 30 درصد این مبلغ به عنوان حق بیمه به صندوق بیمه پرداخت میشود. سهم کارفرما 20 درصد از مبلغ فوق و سهم کارگر 7 درصد است. بگذارید محاسبه کنیم:
سهم کارفرما از مبلغ بیمهی ماهانه مشاغل عادی: 1954237 = (0.20 یا ) 20% ✕ 9771187
سهم کارگر از مبلغ بیمهی ماهانه مشاغل عادی: 683983= ( 0.07یا) 7% ✕ 9771187
تا به اینجا حق بیمه برای مشاغل عادی را محاسبه کردیم. لازم به ذکر است که با بالا رفتن دریافتی کارگر، حق بیمه نیز افزایش مییابد. حال نوبت محاسبهی حق بیمه برای مشاغل سخت و زیانآور است. حال اگر شغل همان کارگری که مثال زدیم به عنوان شغل سخت و زیانآور در نظر گرفته شود محاسبهی حق بیمهی آن متفاوت است.
همانطور که گفتیم مقدار حق بیمه در مشاغل سخت 4 درصد بیشتر از مشاغل عادی است یعنی 34 درصد. سهم کارگر همان 7 درصد میماند ولی سهم کارفرما به 24 درصد افزایش مییابد[9]. البته باید به این نکته توجه کنیم که با اجرای قانون مشاغلسخت و زیانآور دریافتی کارگران نسبت به حالت عادی تغییر میکند. برای محاسبهی حق بیمه در این حالت بایستی میزان دریافتی جدید را به دست آوریم.دریافتی ماهانه کارگر مشاغل سخت با دریافتی پیشین تنها در میزان ساعات اضافهکاری متفاوت است. علت این تفاوت نیز از آنجا ناشی میشود که ساعت کار هفتگی برای کارگران مشاغل سخت 36 ساعت است. این میزان برای مشاغل عادی 44 ساعت میباشد. بنابراین تفاوت این ساعات (8 ساعت در هفته یا 32 ساعت در ماه) جزء اضافه کاری محسوب شده و در اینجا ما آن را به مقدار دریافتی کارگر اضافه کردهایم. به عبارتی:
اضافهکاری اضافه شده =(میزان ساعات اضافه کار✕ دستمزد ساعتی اضافه کار)= 32 ✕ 26610= 851520
دریافتی ماهانه کارگر مشاغل سخت = 851520 + 9771187 = 10622707 تومان
پس:
سهم کارفرما از پرداخت بیمهی ماهانه مشاغل سخت: 2549450= (0.24 یا ) 24% ✕ 10622707
سهم کارگر از پرداخت بیمهی ماهانه مشاغل سخت: 743589 = (0.07 یا) 7% ✕ 10622707
اکنون سهم کارفرما در هر دو نوع کار را از هم تفریق میکنیم:
595213= 1954237 – 2549450
پس کارفرما اگر حاضر به اعمال قانون سختی کار برای کارگرانش باشد تنها در این یک بند و برای هر کارگر با این میزان حقوق بایستی مبلغی حدود 600 هزار تومان بیشتر از حالت عادی به بیمه پرداخت کند.
- ساعت کار مشاغل عادی در طول هفته 44 ساعت است. اما در مشاغل سخت و زیانآور ساعت کار نباید از شش ساعت در روز و 36 ساعت در هفته تجاوز نماید[10]
همان طور که در بندهای پیشین گفتیم تفاوت ساعات کار موظفی کارگران مشاغل سخت با کارگران عادی 8 ساعت در هفته و 32 ساعت در ماه است. در حالی که سرمایهدار باید بابت این ساعتهای کاری مازاد به کارگران حقّ اضافهکاری پرداخت نماید. اگر این 32 ساعت را در مزد یک ساعت اضافهکاری یعنی حدود 26600 تومان ضرب کنیم، مجموع آن 851200 تومان می شود[11]. در حالی که کارگران برای این مقدار کار در ماه هیچ حقوقی دریافت نمیکنند.
پس اگر قانون مشاغل سخت و زیانآور برای کارگران اجرا شود تنها بابت این یک بند و برای هر کارگر با این میزان حقوق، میزان دریافتی حدود 850 هزار تومان افزایش مییابد. در غیر این صورت این مبلغ به جیب کارفرما خواهد رفت.
- مرخصی سالانهی این کارگران بایستی پنج هفته یعنی 35 روز باشد
اما در عموم کارخانهها این کارگران مطابق کارگران مشاغل عادی 26 روز کاری مرخصی دارند[12]. در نتیجه هزینهی 9 روز(9=26-35) مرخصی این کارگران به جیب کارفرما میرود. این 9 روز را ضرب در 33/7 ساعت کار در روز میکنیم[13]. از آنجایی که کار در این روزها جز اضافهکاری محسوب میشود پس بایستی ساعات را ضرب در مزد هر ساعت اضافهکار(26600) کرده تا مقدار سالانه آن به دست آید. جواب را نقسیم بر 12 ماه میکنیم تا مقدار ماهانه آن نیز حاصل شود.
مقدار سالانه(تومان): 1754802= 26600 ✕ 33/7 ✕ 9
مقدار ماهانه(تومان): 146233= 12 ÷ 1754802
حدودا 150 هزار تومان در ماه.
تا به اینجا تفاوت مبالغی را که در بندهای 1و2و3 توضیح دادیم، جمع میکنیم:
1592646 = 146233+ 851200+ 595213
یعنی ماهانه حدود 1 میلیون و 600 هزار تومان به ازای هر کارگر برای عدم رعایت قوانین سختی کار به جیب کارفرما میرود. برای اینکه اهمیت رقم فوق را برای کارفرما بیشتر حس کنیم بیایید آن را برای محیط کاری دارای 100 نفر کارگر با مشاغل سخت بررسی کنیم.
159264600= 100 ✕ 1592646
این مقدار برای یک سال برابر میشود با:
1911175200= 159264600 ✕ 12
بیشتر از 1 میلیارد و 910 میلیون تومان!!!
- ارجاع کار اضافی به کارگرانی که کار سخت و زیان آور انجام میدهند ممنوع است[14]
کارفرما در صورت اجرای این قانون بایستی برای اینکه 24 ساعته در کارخانهاش مشغول به جیب زدن سودهای ناشی از کار کارگران باشد، بایستی 4 شیفت کاری را برقرار کند(هر شیفت برای کارگر با شغل سخت و زیانآور تنها میتواند 6 ساعت باشد). در واقع کاری که با 100 نفر کارگر در دو شیفت انجام میگرفت، حالا بایستی با دو برابر یعنی 200 نفر کارگر در چهار شیفت ادامه داده شود.
بیایید ببینیم کارفرما با رعایت کردن این بند(علاوه بر بندهای پیش) چه سودی را از کف میدهد. برای این کار باید ابتدا یکبار هزینههای کارفرما بابت 100 کارگر در دوشیفت کاری که قوانین مشاغل سخت را برای آنها اجرا نکرده(در اینجا آنها را شغل عادی مینامیم) و یکبار دیگر هزینههای وی بابت 200 کارگر با شغل سخت در 4 شیفت کاری را محاسبه و در نهایت این دو را مقایسه کنیم. شروع میکنیم:
الف: هزینه های کارفرما بابت 100 کارگر در دو شیفت کاری بدون رعایت قوانین مشاغل سخت:
همان طور که قبلتر محاسبه کردیم کارگر مورد مثال در مشاغل عادی 9771187 تومان دریافتی دارد. همچنین نیز محاسبه کردیم سهم کارفرما از مبلغ بیمهی ماهانه مشاغل عادی برای یک کارگر 1954237 تومان است. جمع این دو برابر میشود با 11725424 تومان. این مقدار برای 100 کارگر مساوی است با: 1172542400 تومان. این عدد تنها بابت یک ماه است. بابت یک سال این عدد ضرب در 12 ماه میشود.
یعنی: 14070508800 تومان. (14 میلیارد و 70 میلیون تومان).
ب: هزینه های کارفرما بابت 200 کارگر در 4شیفت کاری با رعایت تمام قوانین مشاغل سخت:
هنگامی که کار کارگران مشاغل سخت مطابق قانون 6 ساعت در روز باشد و در 4 شیفت کار کنند تغییراتی در پرداختیهای کارفرما به آنان اتفاق میافتد:
اولاً اینکه دیگر هیچ کارگری مجبور به اضافهکاری نخواهد بود و این مبلغ از محاسبات حذف میشود. ثانیاً حق نوبت کاری 15 درصد پایه حقوق خواهد شد[15]( 15/0 ✕ 4319075 = 647861). محاسبه را بر این مبنا پیش میبریم.
دریافتی ماهانه یک کارگر مشاغل سخت= حق نوبتکاری + اضافهکاری + بن کارگری + حق مسکن + حقوق پایه
دریافتی ماهانه یک کارگر= 647861+ اضافهکاری + 850000 + 650000 + 4319075
دریافتی ماهانه یک کارگر= 6466936تومان
حال بگذارید سهم بیمه کارفرما را بابت این مقدار از حقوق بررسی کنیم:
سهم کارفرما از پرداخت بیمهی ماهانه یک کارگر شغل سخت: 1552065= (0.24 یا ) 24% ✕ 6466936
حال این دو را باهم جمع میکنیم.نتیجه 8019000 تومان شد.
هر چند این مقدار پرداختی پایینتر از مقدار قسمت قبل است اما این مقدار دیگر نه برای 100 کارگر بلکه باید برای 200 کارگر پرداخت میشود. یعنی این عدد را ضرب در 200 میکنیم:
1603800000 = 200 ✕ 8019000
و برای محاسبه سالیانه آن ضرب در 12 ماه میکنیم.
19245600000= 12 ✕ 1603800000
نتیجه 19 میلیارد و 245 میلیون تومان شد.
اما نکتهی دیگری که بسیار مهم است پرداخت عیدی و سنوات به 100 کارگرجدید در شیفتهای جدید (سوم و چهارم) است[16].میزان عیدی سالانه برای هر کارگر معادل 60 روز آخرین مزد است[17]. بنابراین عیدی سالانه یک کارگر مساوی با 8359500 = 139325 ✕ 60 تومان است. سنوات نیز برای هر سال معادل آخرین حقوق ماهانه است[18] که برای یک کارگر بدون پایه سنوات و با حداقل حقوق، مساوی با 4179750 تومان است. مجموع حداقل سنوات و عیدی برای هر کارگر استخدامی در شیفت سوم و چهارم به شکل سالانه12539250 تومان است. با ضرب این عدد در 100، سنوات و عیدی برای 100 نفر کارگر جدید به دست میآید.
1253925000 = 12539250 ✕ 100
حال اگر این عدد را با مجموع پرداختی حقوق و بیمهی 200 کارگر جمع ببندیم خواهیم داشت:
20499525000= 19245600000+ 1253925000
یعنی تقریباً 20 میلیارد و500 میلیون تومان.
حالا که مقادیر حالت الف و ب به دست آمد بگذارید با کم کردن این دو از هم مقایسه نهایی را انجام دهیم:
6429016200= 14070508800– 20499525000
میزان سودی که کارفرما از عدم رعایت کامل قانون مشاغل سخت و زیان آور به جیب میزند نزدیک به 6 میلیارد و 430 میلیون تومان در سال است. در واقع این پول از جیب کارگران برداشته شده است.
این نکته را نیز در نظر بگیریم که هزینههای دیگر هر کارگر مانند حق ایاب وذهاب ، هزینه غذا و … را نیز به این میزان اضافه نکردهایم. همچنین برای جلوگیری از پیچیدگی متن از مبلغ «فوقالعاده سختی کار» که به کارگران مشاغل سخت در محیطهای کاری دارای قانون طبقهبندی مشاغل تعلق میگیرد چشم پوشی کردهایم. عدد واقعی بیش از اینهاست.
از این محاسبات میتوانیم به این نتیجه برسیم که کارفرما بسیار مشتاق اضافه کاری همان کارگران به جای استخدام کارگران بیشتر است. زیرا هزینههای اضافهکاری نسبت به هزینههای استخدامیهای جدید بسیار کمتر است. وضعیت معیشتی بد کارگران نیز از طرفی موجب شده که خودشان هم به استقبال اجباری از اضافهکار بروند تا با مزد آن، بخشی از هزینههای سرسامآور زندگیشان را جبران کنند؛ صد البته به قیمت جانشان. سرمایهداران، صاحبان ابزارهای تولید، توانستهاند فشارهای سنگین معیشتی را در سطح جامعه بر کارگران تحمیل کنند و کارگران را در چنان وضعیت بغرنجی قرار دهند که به شکل انفرادی توان مقاومت در برابر آنها را نداشته باشند و ناگزیر تن به ظلم سرمایهداران دهند. هدفی بالاتر از کسب سود بیشتربرای کارفرما وجود ندارد و تنها کارگراناند که در این راه جسمشان فرسوده میشود.
بگذارید چکیده کل محاسبات متن را تا به اینجا در چند خط بعدی بیاوریم:
هزینهی بیشتری که سرمایهدار از اجرای 4مورد از قوانین مربوط به مشاغل سخت و زیانآور بایستی بپردازد:
بیش از 1 میلیارد و 910 میلیون تومان در سال!!!
هزینهی بیشتری که سرمایهدار از اجرای 5مورد از قوانین مربوط به مشاغل سخت و زیانآور بایستی بپردازد:
نزدیک به 6میلیارد و 430میلیون تومان در سال!!!
احتمالاً بگویید که این مقدار برای سرمایهداری که 100 یا 200 کارگر را به استخدام خود دارد، عدد بزرگی نیست. از جانبی این سخنتان درست است. ممکن است این مقدار، معادل تنها سود یک ساعت، یک روز یا یک هفتهی این سرمایهدار باشد. اگر وی بخواهد آن را به شکل ثروت ذخیره کند، عدد بزرگی به نظر نمیآید. اما دقیقاً مسئله اینجاست که عموماً سرمایهداران این کار را نمیکنند و به سرمایهگذاری این پول میپردازند. یعنی این مقدار پول را وارد چرخهی سرمایهی خویش میکنند و کارگران هم با بهکارانداختنِ این سرمایهی اضافهشده، مقدار آن را چندین برابر میکنند. از طرفی دوباره یادآوری میکنیم که این پول حاصل عدم رعایت تنها چند قانون از قوانین کار است. دیگر خودتان حساب کنید که از مجموع نقض قوانین دیگر، چه سودهایی عاید کارفرما میشود و همین طور چه ضرری به کارگران زده میشود.
در ادامه به مهمترین بند قانونی مربوط به مشاغل سخت و زیان آور میپردازیم. بندی که نقش آن در حفظ سلامت کارگران بسیار بزرگ است اما اجرای آن در گرو پرداخت 4 درصد حق بیمهی بیشتر توسط سرمایهدار و عدم اجرای آن، هم به نفع سرمایهدار و هم به نفع سازمان بیمه است. اما چگونه؟
- بازنشستگی پس از 20 سال متوالی کار سخت و زیانآور[19].
بر این اساس بیست سال کار پیوسته و بیمهی کارگر شغل سخت معادل 30 سال کار و بیمهی مشاغل عادی محسوب شود (30 = 1.5 ✕ 20). اما با گرفتن این حق از کارگران، هر کارگر مشغول به شغل سخت باید به جای 20 سال کار برای بازنشستگی 30 سال کار بکند، یعنی 10 سال بیشتر. ارزش این ده سال زندگی کارگر با هیچ رقم و عدد ریاضی قابل محاسبه نیست. از آنجایی که بازنشستگی پس از 20 سال به شرطی اتفاق میافتد که کارفرما بیمهی مربوط به مشاغل سخت را برای این 20 سال از قبل پرداخت کرده باشد(یا یکجا پرداخت کند)، پس عدم اجرای این قانون بسیار به مذاق کارفرما خوشایند است. از طرفی سازمان بیمه نیز از نادیده گرفتن این قانون استقبال میکند. دیگر لازم نیست که سازمان بیمه ده سال زودتر شروع به پرداخت حقوق بازنشستگی این کارگران کند و همچنین ده سال بیشتر حق بیمه را از کارفرمایان و کارگران دریافت میکند. از این بابت است که اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور به ضرر سرمایهداران و همچنین سازمان بیمه است. در این میان کارگراناند که بدن رنجورشان ده سال دیگر بایستی زیر فشار کار تکیدهتر شود.
حرف پایانی:
خوب میدانیم که بازگشت پولهایی که در بند یک تا چهار از آن سخن گفتیم به کارگرانی که خود آن را ایجاد نمودهاند و رعایت دیگر مزایای این قانون چه مقدار میتواند در بهبود زندگی کارگران موثر واقع شود. همچنین ساعات کار کمتر و بازنشستگی زود هنگام برای کارگران این مشاغل بسیار ضروری است و به حفظ سلامت آنان کمک میکند. در طرف مقابل سرمایهداران را میبینیم که حاضر به از دست دادن چنین سودهایی نیستند. میبینیم که دو منفعت متضاد در مقابل هم قرار دارند. آیا مطالبهی جمعی این حقوق و مبارزه برای این منفعت که مستقیماً با بهبود زندگی و معیشت ما کارگران در ارتباط است ضروری نیست؟
پیش از این کارگران سراسر دنیا طی سالیان دراز مشغول این مبارزه بودهاند و هستند. تصویب چنین قوانینی که منافع کارگران را در بر دارند نه بنا به دلسوزی قانونگذاران و اجرای آن و نه به علت بزرگ منشی سرمایهداران بلکه فقط و فقط نتیجهی مبارزهی کارگران بوده است. یک قدم پا پس کشیدن کارگران از این مبارزه مساوی است با هجوم سرمایهدارن به این حقوق. آیا پیگیری اجرای این قوانین و تلاش برای حفظ آنها وظیفهی ما کارگران نیست؟
[1]. برگرفته از آیین نامه مشاغل سخت و زیانآور- ماده 1
[2]. آیین نامه اجرایی تشخیص و تطبیق مشاغل سخت و زیان آور- ماده 2
[3]. آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور- ماده 14
[4]. برگرفته از قانون تأمین اجتماعی- ماده 28 – تبصره 1
[5] .تمام مبالغ متن مربوط به سال 1401 و به تومان است.
[6] .شاید این سوال پیش بیاید که چرا روزهای جمعه از تعداد روزهای ماه کم نشده است. لازم به یادآوری است که روزهای جمعه در طی یک ماه، روز تعطیل محسوب میشوند که بابت آن بایستی حقوق پرداخت شود. و در صورت کار در این روز مزد بیشتری باید به کارگر پرداخته شود.
[7] .هر کارگر طبق قانون کار در هر هفته 44 ساعت موظف به کار است. اما در اینجا کارگر روزی 12 ساعت و هفتهای 72 ساعت کار میکند. یعنی در هفته 28 ساعت اضافه کاری انجام میدهد. این عدد برای یک ماه که چهار هفته را شامل میشود به حدود 112 ساعت اضافه کار میرسد.
[8] .ماده 56 قانون کار
[9] .آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور- ماده 14
[10]. قانون کار – ماده 52
[11] .مبلغ اضافهکاری نیز به حقوق پایه بستگی دارد و با افزایش میزان حقوق پایه، این مقدار هم افزایش مییابد
[12]. قانون کار- ماده 64
[13]. ساعات کار هفتگی 44 ساعت است. اگر آن را تقسیم بر 6 روز کاری کنیم عدد 7.33 به دست میآید.
[14]. قانون کار – ماده 61
[15]. ماده 56 قانون کار، در این قانون برای کارهای سه نوبته 15 درصد فوق العاده نوبت کاری تعیین شده است.
[16]. عیدی و سنوات 100 نفر شیفت 1و2 را به این دلیل که در هر دو حالت الف و ب با هم برابراند در محاسباتمان نیاوردیم. در نتیجه از آن در هر دو بخش چشم پوشی کرده ایم.
[17]. ماده واحدهی قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاههای مشمول قانون کار
[18]. برگرفته از ماده 24 قانون کار
[19]. آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور- ماده 13