بیماری کرونا و پس از آن آغاز جنگ اوکراین در کشورهای اروپایی به پدیدهای منجر شد که رسانهها به آن نام «بحران هزینههای زندگی» دادهاند. تورم عمومی که از عوارض اقتصادی دوران کرونا بود، به افزایش هزینههای انرژی پس از آغاز جنگ اوکراین پیوند خورد و موجب شد که بخش بزرگی از کارگران و بازنشستگان در تأمین نیازهای ابتدایی زندگی با مشکل مواجه شوند. پدیدهی «بحران هزینههای زندگی» در برخی کشورهای اروپایی باعث اوجگیری مجموعهای از اعتصابها و اعتراضها شد که در طول سال 2022 در جریان بودند و اکنون نیز ادامه دارند. از جمله در سراسر سال 2022 بریتانیا شاهد اعتصاب کارگران در بخشهای مختلف اقتصاد بود: کارگران حمل و نقل، معلمان و کارکنان بخش بهداشت و درمان در این میان پیشتاز بودند. قصد داریم در مجموعهای از گزارشها ماجرای اعتصابهای سال 2022 کارگران بریتانیا را روایت کنیم. در این بخش به عمدهترین اعتصابهای بخش حمل و نقل میپردازیم. باید گفت که اعتصابهای بخش حمل و نقل از آنچه در اینجا آوردهایم بسیار گستردهتر بوده است، با این حال نگاهی به عمدهترین اعتصابها میتواند خواستهها و مسائل اصلی کارگران را روشن کند.
حمل و نقل ریلی
ماجرای اعتصابهای جاری اتحادیههای کارگری بریتانیا چند ماه پیش و از بخش حمل و نقل آغاز شد. همهگیری کرونا به کاهش تعداد سفرها و کاهش درآمد شرکتهای بخش حمل و نقل انجامید. پس از آن کارفرمایان بخش راهآهن زمینهچینی برای اخراج کارگران با هدف کاهش هزینهها را آغاز کردند و دولت بریتانیا نیز از این تصمیم حمایت کرد. برای نمونه شرکت Network Rail که کار نگهداری خطوط راهآهن را انجام میدهد تصمیم داشت که 2500 کارگر را اخراج کند.
در مقابل این برنامهی کارفرمایان، اتحادیهی سراسری کارگران راهآهن، دریانوردی و حمل و نقل جادهای بریتانیا (RMT) یک رایگیری در میان کارگران عضوش را سازمان داد تا نظر آنها دربارهی اقدام به اعتصاب را جویا شود. این اتحادیه حدود هشتاد هزار عضو از تمام بخشهای حمل و نقل دارد و چهل هزار کارگر بخش راهآهن واجد شرایط رای دادن دربارهی این اعتصاب بودند. 71 درصد از این چهل هزار کارگر در رایگیری شرکت کردند و 89 درصد از آنها به اعتصاب رای مثبت دادند. دبیرکل اتحادیه خواستههای اعتصاب را اینطور خلاصه کرد: «افزایش دستمزد قابل قبول، امنیت شغلی و توقف تعدیل اجباری [حذف موقعیتهای شغلی و اخراج کارگران]». برای روزهای 21، 23 و 25 ژوئن اعتصاب 24 ساعته اعلام شد. این بزرگترین اعتصاب سراسری در 33 سال اخیر در بریتانیا بود.
سخنگوی وزارت حمل و نقل بریتانیا به نمایندگی از دولت از این تصمیم کارگران انتقاد کرد و آن را پیشرس خواند. از نظر دولت، اتحادیه ابتدا میبایست وارد مذاکره میشد نه اینکه بیمقدمه اقدام به اعتصاب کند. مدیر اجرایی شرکت Network Rail نیز خواستار آن شد که برنامهی اعتصاب متوقف شود و اتحادیه به مذاکره ادامه دهد. تقریباً معلوم است که دولت و کارفرما از چه چیز نگران بودند. در حین اعتصاب و پس از اعتصابی که با موفقیت اجرا شده است، کارگران برای تحمیل خواستههای خود قدرت بیشتری دارند. از طرف دیگر پایان ماه ژوئن موعد آغاز سفرهای تابستانی است. اعتصابها این فرصت طلائی شرکتهای حمل و نقل را که پس از همهگیری بیماری کرونا اهمیت مضاعف پیدا کرده بود به خطر میانداخت. کارگران زمان اعتصاب را با هوشمندی انتخاب کرده بودند تا بیشترین فشار را به کارفرمایان وارد کنند.
اتحادیه از ماه ژوئن تا نوامبر به مدت 5 ماه، در هر ماه 2 روز را به عنوان روز اعتصاب اعلام کرد و در نهایت در ماه نوامبر اعلام کرد که اعتصابها را متوقف میکند تا وارد مذاکره شود. پس از آنکه مذاکره با کارفرما به نتیجه نرسید، اتحادیه چهار اعتصاب 48 ساعته را در ماه دسامبر و تعطیلات سال نو در اوایل ژانویه برنامهریزی کرد. اتحادیهی RMT اعضایی از میان کارکنان متروی لندن نیز دارد و آنها نیز از همان ماه ژوئن در چند نوبت اعتصابهایی را با خواستهایی مشابه (افزایش دستمزدها و توقف تعدیل اجباری کارگران) سازماندهی کردند.
از هنگام آغاز اعتصابهای اتحادیهی RMT (ماه ژوئن) اتحادیههای دیگری نیز در بخش حمل و نقل ریلی اعتصابهایی را سازمان دادند. از جمله جامعهی همبستهی مهندسان لوکوموتیو و آتشنشانان (ASLEF) که رانندگان قطار عمدهی اعضای آن را تشکیل میدهند اولین اعتصاب را در 23 ژوئن (دو روز بعد از اولین روز اعتصاب RMT) اجرا کرد. اتحادیهی ASLEF هم از آن زمان تاکنون چندین اعتصاب را سازماندهی کرده و تعداد اعضای اتحادیه که در این اعتصابها شرکت کردهاند در طول این مدت مرتباً افزایش یافته است. در اعتصاب روز 30 جولای، 5500 عضو اتحادیه از 8 شرکت در اعتصاب شرکت کردند. حدود 100 روز بعد اتحادیه موفق شد 9500 رانندهی قطار از 15 شرکت را در اعتصاب روز 10 نوامبر سازماندهی کند و سپس در 5 ژانویه اعتصاب دیگری را با همین گستردگی برگزار کند.
حمل و نقل هوایی
در طول تعطیلات تابستانی 700 نفر از کارکنان بخش پذیرش مسافر شرکت هواپیمایی «بریتیش ایرویز» در فرودگاه هیثرو لندن با تهدید به اعتصاب توانستند بخشی از دستمزد خود را از شرکت هواپیمایی «بریتیش ایرویز» پس بگیرند! این 700 کارگر عضو دو اتحادیهی سراسری و عمدتاً زنانی هستند که دستمزدهای پایین دریافت میکنند. در دورهی اوج شیوع کرونا، شرکت بریتیش ایرویز آنها را تحت فشار گذاشت تا کاهش 10 درصدی دستمزدهایشان را بپذیرند یا آمادهی اخراج باشند. پس از حدود دو هفته از آغاز اعتصاب، شرکت اعلام کرد که حاضر نیست دستمزدها را به سطح قبلی برگرداند اما حاضر است 10 درصدی که از دستمزدها کم کرده را به عنوان «پاداش موقتی» به کارگران بپردازد. نمایندگان اتحادیهای کارگران بخش پذیرش مسافر در ابتدا این پیشنهاد را رد کردند. اما کارگران سایر بخشها مانند بخش عملیات فرودگاه و بخش مهندسی که بعداً به اعتصاب پیوسته بودند با این پیشنهاد موافق بودند. در نهایت نمایندگان اتحادیهها این پیشنهاد را پذیرفتند و در نتیجه اعتصاب متوقف شد. این برای کارگران یک پیروزی بود، هرچند نه یک پیروزی کامل.
حمل و نقل درون شهری
در ابتدای ماه ژوئن 300 رانندهی اتوبوس شرکت Arriva در منطقهی «یورک شایر» اعتصابی را آغاز کردند که در مجموع چهار هفته طول کشید. اتحادیهی Unite که اعتصاب را سازماندهی کرده بود خواستههای آن را اینطور خلاصه کرد: «در حال حاضر بعضی از رانندگان برای تأمین غذای خود ناچارند از بانکهای غذا[1] استفاده کنند. خواستهی این اعتصاب افزایش دستمزد 10 درصدی است که با نرخ تورم متناسب باشد.» یکی از رانندگان اعتصابی در مصاحبه با بنگاه خبری بیبیسی گفت که او به این خاطر به اعتصاب رای مثبت داده که دستمزدش به سختی هزینهی خورد و خوراکش را تأمین میکند: «بعضی روزها ما صبحانه، شام و چای رو حذف میکنیم تا بتونیم هفته رو سر کنیم.»[2]
اعتصاب تا 1 جولای به مدت 25 روز ادامه داشت. در 1 جولای اعتصاب به طور موقت متوقف شد تا نمایندگان کارگران دربارهی مطالبات خود با کارفرما مذاکره کنند. در این مذاکرات کارفرما پیشنهاد خود را ارائه کرد: افزایش 4 درصدی دستمزدها.
بنا به سنت اتحادیهها در چنین مواقعی جلساتی برای بحث و گفتگو در میان کارگران برگزار میشود و هر کارگر فرصت دارد تا نظر خود را دربارهی قبول پیشنهاد یا ادامهی اعتصاب بیان کند. بعد از بحث و گفتگو معمولاً با یک رایگیری و بر اساس اکثریت آراء تصمیم جمعی کارگران برای ادامه دادن یا توقف اعتصاب مشخص میشود. در این مورد هم اتحادیهی Unite که اعتصاب را رهبری میکرد یک رایگیری در میان رانندگان برگزار کرد تا نظر جمعی دربارهی قبول یا رد پیشنهاد 4 درصد افزایش دستمزد مشخص شود. رانندگان پیشنهاد 4 درصد را رد کردند و به ادامهی اعتصاب رای دادند. این بار 350 رانندهی دیگر نیز به اعتصاب پیوستند. دور دوم اعتصاب تا 26 جولای ادامه داشت، این روزی بود که شرکت اعلام کرد حاضر است دستمزدها را به جای 4 درصد، 9 درصد افزایش دهد. رانندگان اعتصابی منطقهی یورک شایر این پیشنهاد را پذیرفتند و اعتصاب آنها خاتمه یافت.
یکی از عوامل پیروزی 26 جولای رانندگان یورک شایر این بود که 6 روز قبل از آن اعتصاب دیگری در میان رانندگان شرکت Arriva در مناطق شمال غرب انگلستان آغاز شده بود. در واقع این اتحادیهی سراسری Unite بود که میان رانندگان مناطق مختلف هماهنگی و وحدت عمل ایجاد میکرد. این اتحادیه در سازماندهی این اعتصاب هم نقش داشت و خواستهی این رانندگان نیز افزایش دستمزدها بود. اگر اتحادیهای سراسری وجود نمیداشت، رانندگان یورک شایر به سختی میتوانستند با رانندگان شمال غرب ارتباط برقرار کنند و حمایت عملی آنها را جلب کنند. کشمکش میان کارگران و شرکت Arriva در اینجا هم حدود یک ماه ادامه پیدا کرد تا اینکه در 17 آگوست شرکت Arriva ناچار شد افزایش 11 درصدی دستمزدها را بپذیرد.
یکی از مسائلی که در جریان اعتصابها، به خصوص اعتصابهای بخش عمومی مورد توجه قرار میگیرد اثری است که هر اعتصاب روی زندگی روزمرهی مردم دیگر میگذارد. برای مثال اعتصاب رانندگان اتوبوسهای درونشهری طبیعتاً موجب میشود تا روال رفت و آمد روزمرهی مردمی که از این اتوبوسها استفاده میکردهاند مختل شود. در مورد اعتصابهای بخش راه آهن، مترو و هواپیمایی نیز به همین ترتیب هر اعتصاب چنین اثراتی دارد. یکی از ترفندهای رسانههای سرمایهداری و سیاستمداران که دست در دست کارفرمایان دارند این است که با تبلیغات دربارهی اثرات جانبی اعتصابها، بخشهای مختلف طبقهی کارگر را در مقابل هم قرار دهند. اما گاهی اوقات احساس همدلی کارگران بر این تبلیغات غلبه میکند. برای نمونه یک زن کارگر که در یک کافه در منطقهی اعتصاب کار میکند برای خبرنگار بیبیسی شرح داد که از زمان آغاز اعتصاب رانندگان، تعداد مشتریهای کافه تا حد زیادی کاهش داشته است زیرا بسیاری از مشتریهای آنها از اتوبوس برای حمل و نقل استفاده میکردهاند. اما اضافه میکند که خودش قبلاً رانندهای میشناخته که 20 سال برای Arriva کار میکرده و در طول این مدت «مشت خورد، بهش تف کردن، ازش سوء استفاده شد و بهش حمله کردن. یه خُرده افزایش دستمزد در برابر چیزی که اون هر روز باهاش مواجه بود هیچی به حساب نمیاد.»[3]
اعتصابها در میان رانندگان شرکت Arriva ادامه داشت و اتحادیهی Unite در سازماندهی همهی اعتصابها مشارکت میکرد. در روز 17 آگوست یعنی همان روزی که اعتصاب رانندگان منطقهی شمال غرب با موفقیت به پایان رسید، 800 راننده در مناطق «کِنت» و «اِسکس» در شرق انگلستان اعلام کردند که برای افزایش دستمزد اعتصاب خواهند کرد. این اعتصاب دو ماه بعد در اواخر اکتبر با موفقیت خاتمه یافت. تقریباً همزمان با آغاز اعتصاب در کنت و اسکس، 900 رانندهی دیگر در شهرهای شمال لندن نیز اعلام کردند که در ماه سپتامبر دست به اعتصاب خواهند زد. این 900 راننده قبل از پایان ماه سپتامبر موفق شدند شرکت را به پذیرش افزایش 11 درصدی دستمزدها مجبور کنند. در 21 سپتامبر 2000 راننده شهر لندن نیز اعلام کردند که در اوایل ماه اکتبر اعتصاب خواهند کرد. این بار شرکت Arriva قبل از اینکه اعتصاب آغاز شود افزایش 11 درصدی دستمزدها را پذیرفت. پس از موفقیت فراخوان اعتصاب در لندن، اتحادیهی Unite اعلام کرد که اعتصابهای دیگری را در شهر لندن و در میان رانندگان دیگر شرکتهای بخش اتوبوسرانی سازماندهی خواهد کرد. در حقیقت اتحادیه از ماه سپتامبر مشغول تدارک برای اعتصاب در میان رانندگان شرکت اتوبوسرانی دیگری به نام Abellio بود. اعتصاب رانندگان Abellio از اواخر نوامبر 2022 آغاز شد و تا روز 13 فوریه 2023 (24 بهمن 1401) ادامه پیدا کرد. در طول این مدت 1800 راننده در مجموع 20 روز کاری را در اعتصاب بودند. در نهایت «طبق اعلام اتحادیه» در روز 13 فوریه رانندگان اعتصابی در یک رایگیری آخرین پیشنهاد شرکت را پذیرفتند و اتحادیه خاتمهی اعتصاب را اعلام کرد. شرکت پذیرفت که دستمزدها را 18 درصد افزایش دهد و یکی از نمایندگان اتحادیه را که با بهانهجویی اخراج کرده بود به شرکت بازگرداند. مذاکرات میان اتحادیه و کارفرما جزئیات جالب توجهی داشت. مثلاً شرکت با اعمال افزایش دستمزد برای ساعات اضافهکاری و تعطیلکاری مقاومت میکرد. از طرف دیگر رانندگان خواستار آن بودند که افزایش دستمزد به رانندگان باسابقه منحصر نشود و دستمزد رانندگان تازهوارد هم افزایش یابد. از همین موارد میتوان فهمید که کارفرما حتی وقتی چارهای جز پذیرش کلی خواستههای اعتصابکنندگان ندارد، تلاش میکند تا با مقاومت بر سر موارد به ظاهر کماهمیت میان کارگران تفرقه بیندازد و نیز تا حد ممکن هزینههای تسلیم را کمتر کند. مثلاً مقاومت کارفرما بر سر افزایش دستمزد رانندگان تازهوارد ممکن بود به اختلاف میان رانندگان تازهوارد و رانندگان باسابقه منجر شود. ممکن بود رانندگان باسابقه وقتی خواستههای خود را محقق شده ببینند تنها به منافع خود فکر کنند، پیشنهاد کارفرما را بپذیرند و تازهواردها را تنها بگذارند. همینطور مقاومت کارفرما بر سر افزایش دستمزد ساعات اضافهکاری و تعطیلکاری ممکن بود به صف رانندگانی را که کمتر اضافهکاری یا تعطیلکاری میکردند از دیگر رانندگان جدا کند و آنها را به سازش با کارفرما بکشاند.
در طول این اعتصاب، تعداد اعضای اتحادیهی Unite در بین رانندگان شرکت Abellio از 950 نفر به حدود 2000 نفر رسید. با این وجود دربارهی توافق نهایی و شیوهی پایان اعتصاب، اتحادیه از طرف رانندگان مورد انتقاد قرار گرفته است. در حقیقت دو هفته پیش از اعلام خاتمهی اعتصاب، رانندگان با اکثریت قاطع با پیشنهاد مشابهی از طرف شرکت مخالفت کرده بودند: شرکت افزایش 18 درصدی دستمزد را پیشنهاد کرده بود در حالی که رانندگان در طول اعتصاب خواستار 20 درصد افزایش دستمزد بودند. همچنین در پیشنهاد اولیهی شرکت خبری از افزایش دستمزد برای اضافهکاری و تعطیلکاری نبود. اتحادیه ادعا میکند که در آخرین مذاکرهها شرکت افزایش دستمزد اضافهکاری و تعطیلکاری را پذیرفته است. واقعیت ماجرا احتمالاً در روزهای آینده روشن خواهد شد و در هر حال معیار سنجش عملکرد اتحادیه باید توانایی آن در بهبود شرایط معیشت کارگران و در عین حال حفظ و گسترش اتحاد کارگران با یکدیگر باشد. اگر عملکرد اتحادیهی Unite در این اعتصاب به تفرقه میان کارگران منجر شود، مثلاً رانندگان تازهوارد را از سابقهدارها دور کند یا به هر طریق دیگری اتحاد کارگران را تضعیف کند میزان افزایش دستمزدها کم باشد یا زیاد فرقی نمیکند، زیرا بدون مقاومت و مبارزهی متحدانهی کارگران هر افزایشی در دستمزدها و هر بهبودی در شرایط زندگی دیر یا زود از دست خواهد رفت.
[1] در انگلستان مراکزی وجود دارد که به فقرا غذا و ملزومات ضروری زندگی را به طور رایگان عرضه میکند. البته استفاده از چنین مراکزی مشروط است به داشتن تأییدیه از یک مرجع دولتی که احتمالاً با سختگیری تمام افراد نیازمند را تایید میکند. در بخشی از فیلم «من دنیل بلیک هستم» یکی از این بانکهای غذا به تصویر کشیده شده است.
[2] https://www.bbc.com/news/uk-england-leeds-61828933
[3] https://www.bbc.com/news/uk-england-leeds-61828933